موزه مجازی نقاب

یکی از منابعی که می توان به وسیله آن ردپای بعضی سنن نمایشی را در ایران جستجو کرد ماسک های یافت شده در لرستان هستند.

موزه مجازی نقاب

یکی از منابعی که می توان به وسیله آن ردپای بعضی سنن نمایشی را در ایران جستجو کرد ماسک های یافت شده در لرستان هستند.

مفهوم لغوی ماسک

ماسک . [ س ِ ] (ع ص ) چنگ زننده به چیزی و گیرنده . (ناظم الاطباء). نگاه دارنده . و رجوع به ماسکه و تمسک شود. قابض . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).دهخدا).ماسک . [ س ِ ] (ع ص ) چنگ زننده به چیزی و گیرنده . (ناظم الاطباء). نگاه دارنده .

 

لغت نامه دهخدا 

ماسک . (فرانسوی ، اِ)  آنچه که چهره ٔ خود را بدان بپوشانند. نقاب . (مخصوصاً) صورتک عجیب و غریب که برای تغییر شکل یا مخفی کردن قیافه ٔ حقیقی به چهره زنند و در جشنها بدان صورت ، خود را ظاهر سازند. (فرهنگ فارسی معین ). صورت مستعار که بر روی نهند بازی و مسخرگی را. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). نقابی فلزی و مشبک که شمشیربازان برای حفاظت به چهره ٔ خودزنند. نقابی که غواصان بر صورت خود نصب کنند و آن به لوله ٔ اکسیژن یا لوله ٔ هوا اتصال دارد تا به وسیله ٔ آن تنفس کنند. (فرهنگ فارسی معین ). 

- ماسک زدن ؛ نقاب زدن . به مجاز، خلاف آنچه که هست خود را نشان دادن .
- ماسک برداشتن ؛ نقاب از چهره برداشتن . به مجاز، خود یا دیگری را چنانکه هست نمودن .   

www.loghatnaameh.com